رويش اولين مرواريدت مبارك
بله بالاخره اول شهريور دندوناي جنابعالي در اومد و دختر من دندون دار شد.هورا....... چند روز بعدش مامان جوون و بابا جون يه جشن دندوني خوشگل برات گرفتن دستشون درد نكنه. هنوز موفق نشدم از مرواريد كوچولوت كه رو لثه پايينيت سبز شده عكس بگيرم تزيينات جشن دندونييت رو خودم انجام دادم اون شب تا صبح بيدار موندم و اينا رو برات درست كردم ببين چه مامان خوبي داري وحالا فرشته كوچولوي من: حالا چند تا عكس جامونده از تابستون: اوليش با حسين جون جون من.پسر عموي جيگلم كه خيلي دوستش داريم اين دو تا عكس هم مال جنگل سرخگريوه ست.كه با بابا و چند تا از فاميلا رفتيم اونجا. عكست تو پلاژنيروگاه برق شهيد سليمي كه با بروبكس خانواده رفتيم اونجا اين دو تا عكسم ماله وقتيه كه با دوستام رفتيم ديدن مليكا جون دختر دوستم.اين جا رفتي ننو شو اشغال كردي. اين عكست خيلي با حاله گذاشتمت رو اجاق اولش ترسيدي يه غذاي خوشمزه با الهام مو هاي ابشاري دخترم.واي چقد پرمويي مامان اصلا نميشد موهاتو ببندم به زور موفق شدم الهام شوماخر چشمت و بخورم در حال اواز خوندن اين عكس واسه سه چهار روز پيشه.ديدم نيستي دنبالت گشتم اينجا پيدات كردم خيلي بازيگوش شدي.همش يه چيزيو مي گيريو واي ميستي خيلي نگرانم پاهات پرانتزي بشه.عاشق كارتون و پلاستيكي.حتي بيشتر از اسباب بازيهات.دوست داري همش پيشمون باشي.جديدا خيلي بابايي شدي از بغل بابا بغل من نمياي ومن كلي حرص ميخورمچند روزي هست كه كلاغ پر يادت دادم انقد شيرين انگشت اشارت و مي زاري رو زمين بعد كه مي خواي بلند كني ميگي د .يعني پر.وقتي هم واست اتل متل مي خونم با كف دستت ميزني رو پاهات.اصلا از لباس پوشيدن خوشت نمياد همين طور از حموم كردن.يه چيز ديگه باز مجبور شديم شير خشكت رو عوض كنيم.اين سري برات بيو ميل گرفتيم.تا قبلش ببلاگ مي خوردي كه چند وقته گيرمون نمياد.تا حالا كلي شير عوض كردي اول نان كه دوستش نداشتي بعد گيگوز كه بد نبود تا اينكه عمه گفت ببلاگ و بچه ها بهتر مي خورن حالا هم كه...بي خيال تو خوب بخور ده تا ديگم عوض كن. براي تو.