روزهای من با تو
روزهای من با تو بهانه ی زندگی من سلام.
دخترک خوشگلم انقد مامان و خسته می کنی که اصلا براش نا نمی مونه بیاد وبلاگت و اپ کنه
خیلی وروجک شدی وانقد شیرینی که گاهی اوقات دلم می خواد از عشق لهت کنم
این روزهای اردیبهشت برام کسل کنندست چون برنامه ی خاصی ندارم وهر روزم مثه روز قبله.البته قرار نیست اینجوری بمونه ومامان کم کم جو رو درست می کنه.مثلا این هفته که عروسی خاله محبوبست و ما عازم بهشهریم
واین که تصمیم گرفتم برای سال بعدت چند دست لباس ببافم همینطور واسه بابا.واسه همین قراره دوباره برم سراغ کلاف و کاموا و میل
........................................................................................
در ضمن شرمنده که برا عیدت نتونستم پست بزارم واسه اینکه چند روز قبل عید رفتیم شمال واونجام دسترسی به اینترنت نداشتیم بقیشم که خودت می دونی بی خوابی های شبانه ی تو و تا لنگ ظهر خوابیدن ما.احساس می کنم به خاطر همین مطلب کمی بی حوصله شدم و کمتر باهات بازی می کنم و زود عصبانی می شم و دعوات می کنم.البته بعدش خیلی ناراحت می شم و عذاب وجدان می گیرم.به خصوص اینکه یه کار بد یاد گرفتی که اصلا نمی تونم تحملش کتن اونم اینکه علاقه زیادی به باز و بسته کردن سطل اشغال داری و هی دستت و می کنی توش ومن خیلی عصبی می شم
......................................................................................
گاهی اوقات خیلی به من وابسته می شی گاهی هم به بابا.خیلی بامزه ای اصلا دوست نداری ما با هم بشینیم و خیلی حسادت می کنی.سریع می دویی و دست می زاری رودست من یا بابا و به اون یکیمون می گی (منی)یعنی ماله منه.و اگه یکم ادامه بدیم می زنی زیر گریه
جدیدا به اب بازی علاقمند شدی و وقتی ببریمت حموم واسه بیرون اوردنت مکافات داریم.تو حموم با حیوونات و توپات بازی می کنی و با کف دست محکم می کوبی رو اب و می گی (اب بادی ) بعد به من می گی برات اهنگ بخونم و خودت بلند می شی و نانای می کنی.
برات می خونم:
عمو زنجیر باف
تو می گی بلی
زنجیر منو بافتی؟
بلی
پشت کوه انداختی؟
بلی
بابا اومده چی چی اورده؟نخود و کیشمیش.با صدای چی؟
هاپوو(هاپ-هاپ-هاپ)
بعد دستمو می گیریو بازو بستش می کنی و می گی:
باد ایدی.بس ایدی (باز می شیم.بسته می شیم)
...................................................................................
بهت می گم خوشگل من کیه کیه؟
می گی من من
جیگر من کیه کیه؟
من من
....................................................................................
خیلی واضح می خونی:
تاپ تاپ عباددی(تاپ تاپ عباسی)
....................................................................................
موبایلم و هفت تا سوراخ قایم می کنم تا نبینی که اگه ببینی بیچارم می کنی.میاری جلوم و دستات تو هوا می چرخونی وبا کمرت قر می دی بعد
موبایل و می دی بهم ومی گی :(ماما ماما نانای)یعنی برات نانای بزارم.حالا من باید واست انقد نانای بزارم تا شما از یکیش خوشت بیاد.هر اهنگی و قبول نداری عسلم
.......................................................................................
علاقه ی زیادی به عروسکی داری که بابا چند سال پیش برام خرید.اسمش نیلوفره.خیلی باهاش خوبی موهاش و شونه می کنی بهش غذا می دی و روپا می گیریش تا به قول خودت گاگا کنه
.........................................................................................
خیلی خوشت میاد بهت می گم الهام وقتی نی نی بودی اینجوری می کردی.می خندیو می گی بازم واست بگم.دیروز صبح وقتی از خواب پا شدی هنوز کمی کسل بودی.من شروع کردم به ناز کردنت.تو هم شروع کردی به ناز دادنو با قرو ادا هی اوهه اوهه می کردی.(گریه ی نی نی ها)اخ که نمی دونی چقد شیرین شده بودی.من و بابا می خواستیم قورتت بدیم.
...........................................................................................
دست و پا شکسته از یک تا ده می شمری البته هنوز واضح نیست مثلا می گی (اک-دو-سی-هد-او-ده)
.........................................................................................
به اقای خامنه ای خیلی علاقه داری و هر جا عکس ایشون و می بینی می گی (اا)یعنی اقا و پشت هم براشون بوس می فرستی عشقم.
..........................................................................................
خیلی ناراحت می شی اگه بت بگم باهات قهرم.انقد بهت برمی خوره ومی رنجی که نگو.تا بهت نخندم یا بوست نکنم ولم نمی کنی.پشت هم می گی:ماما ماما ماما تا نگات کنم و بغلت کنم.
.........................................................................................
وقتی داری خرابکاری می کنی مچت و بگیریم یه لبخند شیرین تحویلمون می دیو رگباری مارو می بندی به بوس البته از نوع از راه دور تا دعوات نکنیم و شما به کارت برسی وروجک.
........................................................................................
بهت می گم الهام عزیزم دختر خوبی باش باشه؟می گی باچی.
می گم دندونات کجان الهام؟دهنت و تا ته باز می کنی ودندونات و نشونم می دی
اجزای صورتت رو که خیلی وقته می شناسی
می گم عزیزم اسمت چیه؟می گی:ایام.(الهام)
می گم الهام منو دوست داری؟می گی:بلی.
سه چرخت و خیلی دوست داری و بهش می گی :هن هن
به لباسات می گی :تی تی
.......................................................................................
دوست داری وقتی می بریمت بیرون دستت و ول کنیم تا هر جا دلت خواست بری.به هزار ترفند راضیت می کنیم دستت و بدی به ما.عاشق دد رفتنی.وما خیلی وقت نمی کنیم ببریمت بیرون.شرمنده عروسکم قول می دم از این به بعد بیشتر بگردونیمت.قول قول قول.
.....................................................................................
وقتی خونه ایم خیلی به اسباب بازیهات توجه نمی کنی اما کافیه بریم خونه ی کسی یا یه بچه ای بیاد خونمون.هرچی رو که اون بنده خدا می گیره انگار تازه چشت بهش افتاده باشه یا اینکه تازه کشفش کرده باشی به زور ازش می گیری.
.....................................................................................
صدای بعضی از حیوونارو بلدی تقلید کنی.
هاپو:هاپ هاپ
کلاغ:گاااااار
ببعی:بع
جوجوک:جیک جیک
بوقلمون:زبونت و تند تند می بری تو میار ی بیرون ویه صدای بامزه ای در میاد که واقعا شبیه صدای بوقلمونه.
.......................................................................................
چند وقته پیش که خاله معصومه اینا اینجا بودن خاله ازم خواست تا البوم عروسیمون و ببینه.بعد که مشغول دیدن شد تو هم پیشش نشستی و باهم نگاه می کردین.من تو اشپزخونه سرگرم بودم که دیدم با ذوق و هیجان من و صدا می کنی و می گی ماما ماما بعد به صفحه ی البوم نگاه می کنی و می خندی.همینطور وقتی عکس بابا رو می دیدی.خیلی برام جالب بود.
احساس می کنم خیلی از شیرین کاریات و یادم رفته ببویسم.ولی تمام سعیم رو می کنم که چیزی رو از قلم نندازم.دوست دارم عشقم.
.......................................................................................
عاشق فیلم تولدتی.تا چشت به کامپیوتر می افته لج می کنی فیلم تولدتو برات بزاریم.خودت بهش می گی:داجی
........................................................................................
کفشات و خیلی دوست داری بهشون می گی: تاتی.
.......................................................................................
چند تا عکس اول مال ایام عیده.این یکی ماله قبله سال تحویله :
اینام ماله بعد تحویل سال وبعضی از عید دیدنیها:
اینم شما و دختر دایی نازم هانیه جوووون
اینجام شما سوار بر تردمیل بابا جون(بابای من)
در حال تاتی تو کوچه:
این عکسها واسه سه هفته پیشه.
اینجام رفتیم مهمونی:
در حال بوسیدن نیلوفر:
کیک دسپخت مامان برا الهام خانوم:
الهام کوچولو در حیاط مسجد جمکران:
اینجام رنگین کمانه:
دیشبم با بچه ها رفتیم یه پارک سر سبزو خوشگل.اونجا واسه اولین بار سرسره سوار شدی و کلی حال کردی.
الهام در حال برداشتن گامهای بلند:
راستی تا یادم نرفته.دیروز خیلی روز پر استرسی بود.سه بار با فاصله ی کم کله پا شدی.یه بار از روی تخت.یدوبار هم از روی صندلی کامپیوتر.به بابا گفتم برات صدقه انداخت دلمون اروم شد. نشونش رو صورتت هست تو عکس بالا.
دیشب بعد پارک.ساعت نزدیکه سه بامداد.کسی تو چشمای دخترم اثری از خواب می بینه؟؟؟
ودر اخر باید بگم که قشنگ ترین کارت اینه که وقتی حواسم نیست از پشت بغلم می کنی و خودت و بهم می چسبونی و با تمام احساس می گی عدیدم(عزیزم).اون لحظه دلم می خواد تمام دنیا رو به پات بریزم. دوست دارم دختر کوچولوی دوست داشتنی من.
